❤عشــــق..❤
عشـــ♥ـق یعـــــنی
وقــتـــــی ناراحــــــتم
وقتــــــــی بغض کـردم
بغلم کـــنی و بگـــــــی
ببیـــنم چشـــــماتو
منـــو نـــــــگاه کن
اگه گریــــــــــه کنی
قـــــــــــهر میکنم میرمـا...!!
متن عاشقانه,عکس عاشقانه,عکس ومتن عاشقانه,عشق,عاشقی,غمگین,متن غمگین,متن دلگیر,عکس غمگین,دلنوشته,دلنوشته های غمگین,دل نوشته های دلگیر,دلنوشته های عاشق,نوشته های ادبی,,
صفحه اصلی | عناوین مطالب | تماس با من | پروفایل | قالب وبلاگ
عشـــ♥ـق یعـــــنی
وقــتـــــی ناراحــــــتم
وقتــــــــی بغض کـردم
بغلم کـــنی و بگـــــــی
ببیـــنم چشـــــماتو
منـــو نـــــــگاه کن
اگه گریــــــــــه کنی
قـــــــــــهر میکنم میرمـا...!!
قول داده اَم...
گاهـــﮯ
هَر اَز گاهـــﮯ
فانـــوس یادَت را
میاטּ ایـטּ کوچه ها بـﮯ چراغ و بـﮯ چلچلـﮧ، روشَـטּ کنَم
خیالـت راحـَــت!
مَـטּ هَماטּ منـــَــم؛
هَنوز هَم دَر این شَبهاے بـﮯ خواب و بـﮯ خاطـــِره
میاטּ این کوچـﮧهاے تاریک پَرسـﮧ میزَنـَم
اَما بـﮧ هیچ سِتارهے دیگـَرے سَلام نَخواهــَـم کَرد....
کاش دنیا
با همه ی خاطره هایش... بـــــــــمیرد!
تا من
تا تو
به تکرار هر روز را خط خطی نکنیم
و با جرات
در هر سپیده دم، بگوییم:
نقطه.
سر خط!
دلم قصه اي عاشقانه ميخواهد كه تا آخرش پاي هيچ نفر سومي به ميان نيايد !
خاطـــــــــــرات بی هــــــــوا می آیند
گاهی وســـــــــط یک فــــــــــکر…
گاهی وسط خــــــــــیابان!!!
ســـــــــــردت میکنند؛ داغـــــــــت میکنند خاطـــــــــرات تمـــــــــام نمیشوند…
تمامـــــــــت میکنند
هیـــسـ
این بازی عادلانه نیستـــ …..
این زندگی همه اش مار بــود
پلّه هایش کجـــــاستـــ…؟؟؟
به نام کلام دروغین عشق
چند وقتی بود که میخواستم برای تو درد این قلبی را که شکستی و رفتی بنویسم
اما تا میخواستم بنویسم قطره های اشکم بر روی کاغذ میریخت
و نمی توانستم آنچه را که میخواهم بر روی صفحه کاغذ
خیس بنویسم.حالا دیگر یک قطره اشک نیز در چشمانم نمانده و
همان قلب شکسته ام تنها یادگار از عشقت به جا مانده
قلبی که یک عالمه درد دارد ، دردی که مدتهاست دامنگیرش شده است.
از آن لحظه ای که رفتی در غم عشقت سوختم و با لحظه های تنهایی ساختم.
نمی توانستم از او که مدتها همدل و همزبانم بود جدا شوم ،
اما تو رفتی و تنها یک قلب شکسته سهم من از این بازی عشق بود
یک بازی تلخ که ای کاش آغاز نمیکردم تا اینگونه در غم پایانش بنشینم
تو که میخواستی روزی رهایم کنی و چشمان بی گناهم را خیس کنی
دختری دلش شکست
رفت و هرچه پنجره
رو به نور بود بست
رفت و هرچه داشتچ
یعنی آن دل شکسته را
توی کیسه ی زباله ریخت
پشت در گذاشت
صبح روز بعد
رفتگر
لای خاکروبه ها یک دل شکسته دید
ناگهان
توی سینه اش پرنده ای تپید
چیزی از کنار چشم های خسته اش
قطره قطره بی صدا چکید
رفتگر برای کفتر دلش
آب و دانه برد
رفت و تکه های آن دل شکسته را به
خانه برد
سال ها ست
توی این محله با طلوع آفتاب
پشت هر دری
یک گل شقایق است
چون که مرد رفتگر
سال ها ست
عاشق است
عرفان نظرآهاری
از کتاب چای با طعم خدا
دلم تنگ است ....
بیمارم...
بیمار ندیدنت ...نبوییدنت ....
تو از حال و روز من چه می دانی آخر ...
چه خبر داری چه بر سر دلم آمده ....
منم و من ....و مانده در این همه مصیبت و بلا....
تنها تو چشم نپوشیده ای از من ....
که او هم کنارم زده ...
نه ....کنار نزده ...ولی نظر لطفش کم شده ...
البته حق دارد ...سر تو پل های بودن او را شکستم ...
حالا من درمانده به که ..به کجا پناه ببرم...
همه چیز خنده دار بود….
داشتن تو…!
♥بگذاراعترافکنمکهبدجوردلمبرایتتنگشده♥
♥فکرنکنبیوفاهستم،دلمازسنگنشده…♥
♥اعترافمیکنماینکدرحسرتروزهایشیرینباتوبودنم♥
♥باورنمیکنماینکبیتوام♥
♥کاشمیشددوبارهبیاییویکلحظهدستهایمرابگیری♥
♥کاشمیشددوبارهبیاییولحظهایمراببینی♥
♥تادوبارهبهچشمهایتخیرهشوم،♥
♥تابرهمهغموغصههایبیتوبودنچیرهشوم♥
♥کاشمیشددوبارهبیاییولحظهاینگاهتکنم،♥
♥ باچشمهایمنازتکنم♥
♥درحسرتچشمهایتهستم♥
♥،چشمهاییکههمیشهبادیدنشدنیایمعاشقانهمیشد♥
♥بگذاراعترافکنمکهبدجوردلمهوایتراکرده♥
♥درحسرتگرمیدستهایت،♥
♥تاکیبایدخیرهشومبهعکسهایت،♥
♥ هنوزهمعاشقم،عاشقآنبهانههایت…♥
♥کاشبودیوبهبهانههایتنیزراضیبودم،♥
♥ کاشبودیومندیگرازسردینگاهتشاکینبودم♥
♥هرچهخواستمازتوبگذرمازهمهچیزگذشتمجزتو،♥
♥ هرچهخواستمفراموشتکنمهمهرافراموشکردمجزتو،♥
♥هرچهخواستمبهخودمبگویمهیچگاهندیدمتورا،♥
♥ چشمهایمرابستموبازهمدیدمتورا،♥
♥هرچهخواستمدلمراآرامکنم،♥
♥ آرامنشددلموبیشتربهانهتوراگرفت،هرچهخواستمبگویمبیخیال،♥
♥بیخیالتنشدموبهخیالتتاجاییکهفکرشهمنمیکنیرفتم…♥
♥میخواستمباتنهاییکناربیایم،دلمباتنهاییکنارنیامد ♥
♥ میخواستمدلمراراضیکنم، ♥
♥یادتوبازهمبهسراغمآمد،میخواستمازایندنیادلبکنم،♥
♥دلمبامنراهنیامد …♥
♥بگذاراعترافکنمکهدلمدرچهحالیست، ♥
♥بدجورازنبودنتشاکیست، ♥
♥هرجاهستیبرگردکهاصلاحالمخوبنیست….♥
من زنم.....وقتی خسته ام...
وقتی کلافه ام....وقتی دلتنگم
بشقاب ها را نمی شکنم...شیشه ها را نمی شکنم
غرورم را نمی شکنم....دلت را نمی شکنم
در این دلتنگی ها زورم به تنها چیزی که میرسد
این بغض لعنتی است
بـَعضـوَפֿــتـآ بـآیـَـכ
تـَنهـآ بـآشـے تَنهـآـے ِ تَنهـآ ....
هـے آهَنـگــ گوشـ بــכے ، فِكــ ڪـُـنـے ،
هَمــہ چیـو بـریزـے تـُو פֿــوכتـــ ...
تـآ مـَرز ِ اِنفجـآر بـرـے ....
اونـوَפֿـتـ כر ِ اُتـآقـ ُ بـآز ڪـُـنے ُ بـآ هَمـوטּ
لـَبפـنכ مـَسפــَرــہـے هَمیشگـے
وـآنِــموכ ڪـُـنـے
ڪـہ هَمــہ چے פـوبــہ ..
تا حالا فكر كرديد چرا دخترا بهتون ميگن داداش؟
خوبه بعضي از پسرا بدونن كه چرا دخترا بهشون ميگن داداش:
ميگن داداش : يعني زياد بهم نزديك نشو
ميگن داداش : كه وقتي مزاحم پيدا كردن بتونن با كمك داداشي ردش
كنن
ميگن داداش : كه وقتي ناراحتن با يكي حرف بزنن
ميگن داداش : كه وقتي ميخان لج يكي رو در بيارن از داداش كمك
بگيرن
ميگن داداش : كه گاهي چيزايي رو كه نميدونن ازشون ياد بگيرن
ميگن داداش : يعني من نميخوام دوست پسر داشته باشم بي خيال من شو
ميگن داداش : كه هم باهات حرف بزنن و هم از هر پيشنهاد ناراحت
كننده اي در امان باشن
ميگن داداش : چون محبت داداش از دوست پسر بيشتره!
• כפֿــتـر بــ ـآش .. !
• פֿـــوכت بــ ـآش .. !
• بــگــذآر گــرگـــ هــ ـآــے شــهــر .. !
• هـــــر چـــﮧ مــــے פֿـوآهــنــכ بــــــگـــویــنــכ .. !
• بـــﮧ כنــیــ ـآ آمـــכه انــכ تــ ـآ زوزه بــڪــشــنــכ .. !
برایم ڪــَـف زدند . . . در آغوشـَـم گرفتند،
تایید و تشویقــَـم ڪردند .. ڪـہ آخــر فرامـــوشت ڪــردم
دیگر تا ابـد بر لـَـبانم لبخنـدے تــَـصنعـے مهمـاטּ است
اما بیــטּ ِ פֿـــودمـاטּ باشــد،
هنــوز تنهـــا دلـبـَـرڪــَـم تـــ
ــو هسـتــے
احتیـــــــ ـــ ــاط (!)
בر ایــטּ شهـــر لـاکـرבار
همـــﮧ کوچــه بــاغ هـــاے عـــاشقــے
بــــﮧ اتـــوبــاטּ تنهـــایــے وصـــل مــے شـونـــــــב !!!
توىِ "زنـــدگـيت"
جــزءِ اون دسته از اَفـــ ـــرادى باش که :
اگه يکي از پُشت چشماتو گرفت ،
فقط يه نفر تو ذهــــــــــــنت بياد ،
نه چــــــــــــند نـــــــــــــفر ....!
وقـتــے مــرا בر آغـــــوش مــے گـرفــت ؛
{ چشــــمـانــش } را مــے بســـت!
نمــے בانــــمـ از احســـاس زیــاבش بـــوב ؟!
یـــا خـــوב را בر آغـــــوش בیـگــرے تصـــور مــے کـرב ؟؟؟
مے בآنے . . .
مــלּ هنـوز همـ בر پـس
تمآمـ اتفـآق هآيے ڪـہ نيفتآבه انـد مے شـڪنمـ ...
چشمـ هآيت رآ ببـَنـב !
گـوش کـלּ!!!..
בخترڪـے בلش رآ بغـَل گرفتـہ
وَ زيـر آوار ٍ بغض هآے فـُرو ريختـہ اش ،
جـيغ مے ڪشـَב ...
مدتــ ـهآسـ ـ ـتــ ـ ....
تـَـنـــهـ ـآ چـیــــزیـ ــ کـ ـِـﮧ مـــَـ ــرآ ،
یـــ ــآد ِ تـ ــُو مـــی انـــدآزَد ...
طـَـــعنــﮧ هــآیِ دیــ ـگـ َــ رآن اسـتــ ــ !
شــآیـَـ ــد اگـَــر ایــ ـن " دیـــگـَــرآن " نـبــ×ــودنـــد ؛
دمش گرم...
باران را میگویم
به شانه ام زدوگفت خسته شدی
امروز را تو اتستراحت کن
من به جایت میبارم
بـــه تــآوآنــِ ـ کــُدآمــیــטּ جــُرم
تــَنــ ـم ســَنــ ـگــِـ بـَـلآ خــُوردِه؟
ســکــوتــَم حــرفــهــآ مــے زَد
چــنــیــטּ دَرمــטּ خــوشــے مــُـرده!
بــبــیــטּ اِے خــوبــ کــه دیـــروز مــטּ
کــُجــآ بــودَم،کــُجــآ هــســتــَم!
تــوکــه هــمـدَردِ مــטּ بـــ ـودے
بــبــیــטּ بــے تــوچــه شــکـســتــَم..
چــِه هــآ گــُفــتــَنــدو نــشــنــیــدَم
بـــدے کــَردنــدوبــخــشــیـــدَم
زِ تــیــغِ گــریــ ـه اَشــ ـکــم ریــخــتــ ـ
ولــ ـے بــآزهــم خــَ ـنــدیــدَم....
آغوش تو گناه نيست.....
من در آغوش تو آرامش يافته ام
كه هيچ گناهي با آرامش مانوس نيست
من در آغوش تو امنيت را احساس كرده ام
كه در هيچ گناهي امنيت محسوس نيست
من در آغوش تو تمام زيبايي را لمس كرده ام
كه در هيچ گناهي زيبايي ملموس نيست
پس امانم بده كه تا ابد در دل این زیبایی آرامش
تو کیستی که من اینگونه بی تو بی تابم ؟
شب از هجوم خیالت ، نمی برد خوابم
تو چیستی که من از موج هر تبسم تو
بسان قایق سرگشته ، روی گردابم!
تو در کدام سحر ، بر کدام اسب سپید؟
تو را کدام خدا ؟
تو از کدام جهان ؟
تو در کدام کرانه ، تو از کدام صدف ؟
تو در کدام چمن ، همره کدام نسیم ؟
تو از کدام سبو ؟
من از کجا سر راه تو آمدم ناگاه !
چه کرد با دل من آن نگاه شیرین ، آه !
مدام پیش نگاهی ، مدام پیش نگاه !
کدام نشئه دویده ست از تو در تن من ؟
که ذره های وجودم تو را که می بینند
به رقص می آیند !
سرود می خوانند!
صــدایـت را مــی خـــواهم
تــا مــوســیقی ســکوت لــحظه هــایــم بــاشــد
نگاهت را می خواهم تا روشنی چشمهای خسته ام باشد
وجــودت را مــی خــواهم تــا گــرمــای قــندیل آغـوشــم بـاشد
خیالت را می خواهم تا خاطر لحظه های فراموشم باشد
دستها یت را می خواهم تا نوازشگر اشکهایم باشد
و تــنهـا خــنده هــایــت را مــی خــواهـم تـــا
مرحم کهنه ی زخمهای زندگی ام باشد
آری تنها تو را می خواهم
مـــــن
از تمامـ ــ آسمـــان
یکــــ بــــاران را میخواهمـــــ ...
و از تمــــام زمیــــن
یکـــ خیابانـــــ را...
و از تمــ ــامـ ـ تـــ ــو
یک دستـــــ
که قفــــل شده در دستـــ مـــــن
چـقـــ ــدر خـوبــهــ . . .
یـکـــ ـی بـــ ـاشـهـ ..
یـکــ ـــی بـــ ــاشـهـ کـــه بـغـلـتـــ کـنــــهـ . . .
سـرتـــ ــو بـــ ــزاری روی قلبش...
آرومــ ـتــ کـنــ ــــهــ . . .
حـُــ ــرم نـفـس هــ ـــاش تـنـتـــ ُ داغ کـنــ ـــهــ . . .
عـطـر دسـتـــ ــاش مـوهـاتــ ـــو نـوازش کـنــ ـــهــ . . .
چـقــ ـــدر خـوبــ ــهــ . . .
چـقـــ ـدر خـوبـــ ـهـ کــ ــهـ آرومـ دمـ گـوشـ بــگــ ـــهــ ...
عزیــ ـزمــ دوستـــ دارمـــ ....
مـَלּ همـ ــآنـ َـم
خـوب تمـ ــآشـا ڪـُטּ
בُختــَرے ڪـہ براے בاشتــنــتـــ ...
تمــامـــ شبـــ را بیـבار مـے مانـב
و با تـ ـویــے ڪـہ نیــستے حرف مے زنـב
בختــرے ڪـہ ...
زانــو میــزنـב لبــہ تختــش و چشمــــانش را مــے بنـבَב
و تنــــهـا آرزویـــَش را براے
هـــزارمیـــن بـــــار بـہ خـُـــבا یـــاב آور مـــے شود!!!
خـُــבا هم مثــل همیـــشهـ لبــــخنـב مے زنـב
از ایــטּ ڪـہ ×تـ ـــو × آرزوے همیشگے مـــטּ بوבے!!!
بعضی آدمهــــــا یهـو میــان! یهـو زندگیـتـــــو قشنگ میکنن!
یهـو میشن همــــــه ی دلخـوشیت ! یهـو میشن دلیـل
خنــــــده هات! یهـو میشن دلیل نفس کشیــــدنت !
بـعــــد همینجـوری یهـو میــــــرن !
یهـو گنـــــــــــد میـزنن بـه
آرزوهــــات
هر چه دلم را خالی می کنم باز هم پر می شود از تو ،
چه برکتی دارد دوست داشتنت....
عادت ندارم درد لم را به کسی بگویم..!
پس خاکش میکنم زیر چهره ی خندانم..!
تا همه فکر کنند نه دردی دارم و نه دلی..!
همیشه تو را در نفس هایم احساس می کردم ،
تو همیشه همراه من بودی ! علت جدایی تو از من ، من بودم !!!
بد جور دلمو شکستی...لا اقل میگفتی گناهم چی بود!!!
تنها گذاشتن تنهاکسی که تنها کس او هستی ، تنها گناهیه که هیچ کس و هیچ وقت بخشیده نمیشه...
راستی خدا
دلم هوای دیروز را کرده
هوای روزهای کودکی را
دلم میخواهد مثل دیروز قاصدکی بردارم
آرزوهایم را به دستش بسپارم تا برای تو بیاورد
دلم میخواهد دفتر مشقم را باز کنم و دوباره تمرین کنم
الفبای زندگی را
میخواهم خط خطی کنم تمام آن روزهایی که دل شکستم و دلم را شکستند
دلم میخواهد این بار اگر معلم گفت در دفتر نقاشی تان
هر چه میخواهید بکشید
این بار تنها و تنها نردبانی بکشم به سوی تو
دلم میخواهد این بار اگر گلی را دیدم
آن را نچینم
دلم میخواهد …
می شود باز هم کودک شد؟؟
راستی خدا!
دلم فردا هوای امروز را می کند؟؟؟؟؟؟؟
روزها يكی پس از ديگری به پايان
می رسند...
و در پی روزها
عمر من...
خسته نباشی سرنوشت....!
می بينی؟!
دست در دستان تو
تمام راه را بيراهه رفتم
شنيدم كسی ميگفت:
چشمانت را ببند!
اعتماد كن...
به قيمت تمام روزهای رفته
چشم هایــم را بستم...
اعتماد كردم...!
بهای سنگينی داشت اعتماد !
روزی...
چشمانم را باز كردم؛
چيزی به نام " عشـــــق "
در راهِ همپا شدنِ با تو
به تاراج رفته بود!
خــבایـا ...
شَـبــیــﮧ بــاבڪُــنَـڪــے شـــُـבهــ امـ
اَز بــُغــضــهـایــے ڪــﮧ بــِـﮧ اِجــبــار فــرو בاבهــ اَمــ
اِلــتــمــاسَــتــ مــیــڪُــنـمــ
فَـقَط یـــڪ سوزטּ !
تـــِـڪــﮧ تــِـــڪــﮧ شــُـבنـــَـمــ بــآ خـوבمـــ
عاشقش شدم
گفت : ” ممنو
است ”
آغوش خواستم…
گفت : ” ممنوع است ”
بوسه خواستم…
گفت : ” ممنوع است ”
نگاه خواستم…
گفت: “ ممنوع است ”
نفس خواستم…
گفت : ” ممنوع است “
… حالا از پس آن همه سال دیکتاتوری عاشقانه ،
با یک بطری پر از گلاب ،
آمده بر سر خاکم و به آغوش می کشد
با هر چه بوسه ،
سنگ سرد مزارم را
و …
چه ناسزاوار
عکسی را که بر مزارم به یادگار مانده ،
نگاه می کند و در حسرت نفس های از دست رفته ،
به آرامی اشک می ریزد …
تمام تمنای من اما
سر برآوردن از این گور است
تا بگویم هنوز بیدارم…
ودست بردار از این عشق نیستم...
بعضــے وقتــا سُڪـوت میڪُنــے
چُوטּ اینقـבر رَنجیـבے
ڪــہ نمـے خواے حَرفـے بزنـے . . .
بَعضـــے وقتــــا سُڪــوت میڪنـے
چُوטּ واقعـاً حَرفـے واســہ گـُفتن
نـَבارے . . .
گاه سُڪـــوت یــہ اعتراضــہ . . .
گــاهـے هم انتظار . . .
اما بیشتر وقتــــا سُڪـــوت
واســہ اینــہ ڪہ هیچ ڪلمــہ اے نمـے تونــہ
غمـے رو ڪــہ تو وجوבت
בارے،توصیف ڪنــہ...!
گآهی دِلــَت نــِمیخوآهــَد . . .؛
دیــروز رآ بِه یآد بــیآوَری . . .؛
اَنگــیزه ای بــَرایِ فــَردآ هـَم نــَدآری . . .!!!
...
وَ حآل هــَم کِه . . .؛
گآهی فــَقــَط دِلــَت میخوآهــَد . . .؛
زآنوهایــَت را تــَنگ دَر آغوش بــِگیری . . .؛
وَ گوشــِه ای اَز گوشــِه تــَرین گوشـِه ای کِه می شــِنآسی . . .؛
بــِنـِشینی وَ فــَقــَط نــِگآه کــُنی . . .!!!
گآهی دِلگــیری . . . ؛
شآیــَد اَز خودَت
تبادل لینک
هوشمند
برای
تبادل لینک
ابتدا ما را با
عنوان وبلاگ
عاشقانه
و آدرس
sohananas.LXB.ir
لینک نمایید
سپس مشخصات
لینک خود را در
زیر نوشته . در
صورت وجود لینک
ما در سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 9
بازدید ماه : 5
بازدید کل : 153386
تعداد مطالب : 192
تعداد نظرات : 27
تعداد آنلاین : 1
کد حرکت متن دنبال موس
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
√ کد آیکن کنار نوار آدرس
شارژ شاپ
خرید شارژ ایرانسل+هدیه
عماد گرافیست
»تبلیغات شما در اینجا«
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
کد حرکت متن دنبال موس
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
کد حرکت متن دنبال موس …………………♥..♥
***********صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 7 صفحه بعد